نی‌ نی سایت

خیانت عاطفی: روایتی از دل نی نی سایت




خیانت عاطفی: درس‌هایی از نی نی سایت

ازدواج -مهارت رابطه زناشویی-عشق - روابط عاطفی

نی نی سایت، پناهگاه بسیاری از زنان ایرانی، پر است از تجربیات تلخ و شیرین. یکی از موضوعاتی که بارها در این سایت مطرح شده، خیانت عاطفی است. در این پست، به بررسی 26 مورد از تجربیاتی که کاربران نی نی سایت در این زمینه به اشتراک گذاشته‌اند، می‌پردازیم. این تجربیات، زوایای مختلف این پدیده را روشن می‌کنند.

عکس مربوط به مطالب آموزشی که نکته‌ها، تکنیک‌ها، ترفندها و تجربه ها را ارائه می کند

  • ✳️شوهر با همکارش صمیمی شده بود و تمام درد و دل‌هاش رو به اون می‌گفت، نه من.
  • ✳️احساس می‌کردم همسرم بیشتر از من به یه خانم دیگه توجه نشون میده.
  • ✳️پیام‌های عاشقانه بین شوهرم و دوست قدیمیش رو پیدا کردم.
  • ✳️شوهرم تمام وقتش رو با یه نفر توی فضای مجازی می‌گذروند و از من دور شده بود.
  • ✳️فهمیدم شوهرم داره به یه نفر دیگه ابراز علاقه می‌کنه.
  • ✳️همسرم از من انتقاد می‌کرد، اما از یه خانم دیگه تعریف می‌کرد.
  • ✳️شوهرم رازهایی که باید با من در میون می‌ذاشت رو با یه نفر دیگه در میون می‌ذاشت.
  • ✳️احساس می‌کردم شوهرم من رو دیگه جذاب نمی‌بینه، اما به یه نفر دیگه نگاه می‌کنه.
  • ✳️شوهرم به بهانه‌های مختلف با یه خانم دیگه قرار می‌ذاشت.
  • ✳️همسرم رفتارش با من سرد شده بود، اما با یه خانم دیگه خیلی گرم بود.
  • ✳️شوهرم تمام عکس‌های یه خانم دیگه رو لایک می‌کرد و زیر پست‌هاش کامنت می‌ذاشت.
  • ✳️فهمیدم شوهرم به یه خانم دیگه لقب‌های محبت‌آمیز میده.
  • ✳️همسرم جلوی من از یه خانم دیگه تعریف می‌کرد و من رو ناراحت می‌کرد.
  • ✳️شوهرم به من دروغ می‌گفت که با کیه و کجا میره، اما بعد فهمیدم با یه خانم دیگه بوده.
  • ✳️احساس می‌کردم شوهرم داره کم کم از من دور میشه و به یه نفر دیگه نزدیک میشه.
  • ✳️شوهرم نسبت به من بی‌تفاوت شده بود، اما به یه خانم دیگه خیلی اهمیت می‌داد.
  • ✳️فهمیدم شوهرم برای یه خانم دیگه هدیه خریده، در حالی که تولد من رو فراموش کرده بود.
  • ✳️همسرم با یه خانم دیگه تلفنی ساعت‌ها حرف می‌زد و از من پنهون می‌کرد.
  • ✳️شوهرم به بهانه کار زیاد، وقتش رو با یه خانم دیگه می‌گذروند.
  • ✳️احساس می‌کردم شوهرم من رو دیگه دوست نداره و به یه نفر دیگه علاقه داره.
  • ✳️شوهرم از من ایراد می‌گرفت و من رو تحقیر می‌کرد، اما از یه خانم دیگه تعریف می‌کرد.
  • ✳️فهمیدم شوهرم به یه خانم دیگه پیام‌های جنسی می‌فرسته.
  • ✳️همسرم من رو با یه خانم دیگه مقایسه می‌کرد و من رو ناراحت می‌کرد.
  • ✳️شوهرم به یه خانم دیگه گفته بود که از ازدواجش ناراضیه.
  • ازدواج -مهارت رابطه زناشویی-عشق - روابط عاطفی

  • ✳️فهمیدم شوهرم به یه خانم دیگه گفته که من رو دوست نداره.
  • ✳️همسرم به یه خانم دیگه گفته بود که آرزو می‌کنه با اون ازدواج کرده بود.





خیانت عاطفی: روایت‌هایی از نی نی سایت

خیانت عاطفی: روایت‌هایی از نی نی سایت

1. غرق شدن در توجه مجازی

حواسم نبود! شروعش با یه چت ساده بود با همکارم. بعد دیدم چقدر خوب حرف می‌زنیم و اون خیلی خوب منو درک می‌کنه. کم کم شوهرم از چشمم افتاد. احساس می‌کردم اون تنها کسیه که می‌فهمه من چی می‌خوام. یه جورایی تو یه دنیای مجازی غرق شدم. وقتی به خودم اومدم دیدم چقدر از شوهرم دور شدم و چقدر به این مرد وابسته شدم. فقط خدا می‌دونه چه بلایی سرم اومد تا دوباره رابطه‌م با شوهرمو درست کنم. درس بزرگی گرفتم که نباید اجازه بدم کسی جای شوهرمو تو دلم بگیره، حتی اگه فقط یه چت ساده باشه. این یه هشدار برای همه خانم‌هاست. مواظب باشید!هنوزم ته دلم یه ترسی هست که نکنه دوباره اون حس‌ها برگرده.

2. نیاز به شنیده شدن و دیده شدن

شوهرم همیشه سرش تو کار خودش بود. اصلا انگار نه انگار من وجود دارم. نه یه کلمه حرف عاشقانه، نه یه کم محبت. تو اینستاگرام با یه آقایی آشنا شدم که مدام ازم تعریف می‌کرد، می‌گفت چقدر خوشگلم، چقدر باهوشم. کلی ذوق می‌کردم. احساس می‌کردم دارم دوباره جون می‌گیرم. بعد فهمیدم این یه خیانته. یه خیانت عاطفی. تصمیم گرفتم با شوهرم حرف بزنم و بگم چقدر نیاز دارم بهش. کلی گریه کردم و بالاخره اونم فهمید. الان خیلی بهتره. ولی هنوزم از اون روزا می‌ترسم. کاش مردا بدونن زنا چقدر نیاز دارن به شنیده شدن و دیده شدن. این حق ماست که حس کنیم ارزشمندیم.

3. خلا عاطفی بعد از بچه دار شدن

بعد از اینکه بچه‌م به دنیا اومد، تمام توجه شوهرم به اون بود. منو کلا فراموش کرده بود. احساس می‌کردم دیگه دوست داشتنی نیستم. یه زن افسرده و داغون شده بودم. یه دوست قدیمی پیدا کردم که خیلی باهام همدردی می‌کرد. کم کم بهش وابسته شدم و کلی حرفای دلمو بهش می‌گفتم. یه روز به خودم اومدم و دیدم دارم خیانت می‌کنم. البته نه به صورت فیزیکی، ولی عاطفی. با شوهرم صحبت کردم و بهش گفتم که چقدر احساس تنهایی می‌کنم. اونم خیلی ناراحت شد و سعی کرد جبران کنه. بچه‌ها نباید باعث بشن زن و شوهر همدیگرو فراموش کنن. ما هنوزم نیاز داریم به محبت و توجه همدیگه.

4. نوستالژی و یادآوری عشق قدیمی

بعد از سال‌ها یهو تو فیسبوک با عشق دوران دبیرستانم ارتباط برقرار کردم. کلی خاطره زنده شد. شروع کردیم به حرف زدن و یادآوری روزای خوب. یه حس عجیبی داشتم. انگار دوباره جوون شده بودم. اما بعد فهمیدم دارم اشتباه می‌کنم. من یه شوهر دارم و یه زندگی. نباید گذشته رو با حال قاطی کنم. تصمیم گرفتم رابطه‌مو با اون قطع کنم. خیلی سخت بود، ولی ارزششو داشت. گذشته باید تو گذشته بمونه. نباید اجازه بدیم زندگیمونو خراب کنه. عشق واقعی همونیه که الان کنارمونه، نه اونی که تو خاطره‌هاست. مواظب نوستالژی باشیم!

5. سوء بهره‌گیری از اعتماد همسر

شوهرم خیلی بهم اعتماد داشت. می‌دونست هیچوقت بهش خیانت نمی‌کنم. ولی من. . . با یکی از همکارام یه رابطه عاطفی پنهانی داشتم. خیلی عذاب وجدان داشتم، ولی نمی‌تونستم تمومش کنم. یه روز شوهرم فهمید. دنیا رو سرم خراب شد. کلی گریه کرد و گفت هیچوقت فکر نمی‌کرد من این کارو بکنم. رابطه‌مون خیلی سرد شده. نمی‌دونم می‌تونم دوباره اعتمادشو جلب کنم یا نه. هیچوقت فکر نمی‌کردم یه روز خیانت کنم. ولی اشتباه کردم و حالا دارم تاوانشو پس می‌دم. اعتماد بزرگترین سرمایه یه رابطه‌ست. نباید بهش خیانت کرد. لطفا به اعتماد همسرتون احترام بذارید.

6. جستجوی هیجان و تازگی

زندگیم خیلی یکنواخت شده بود. دیگه هیچ هیجانی نداشتم. دنبال یه چیز جدید می‌گشتم. تو یه گروه تلگرامی با یه آقایی آشنا شدم که خیلی باحال بود. کلی حرفای خنده‌دار می‌زد و منو می‌خندوند. کم کم بهش وابسته شدم. احساس می‌کردم اون تنها کسیه که می‌تونه منو از این یکنواختی نجات بده. اما بعد فهمیدم دارم اشتباه می‌کنم. هیجان واقعی تو زندگی من کنار شوهرمه، نه تو یه گروه تلگرامی. تصمیم گرفتم به شوهرم نزدیک‌تر بشم و با هم کارهای جدید انجام بدیم. خیلی بهتر شد. هیجان رو نباید تو روابط پنهانی جستجو کرد. باید تو زندگی خودمون پیداش کنیم. دنبال راه‌های جدید برای شاد کردن خودتون و همسرتون باشید.

7. انتقام از همسر

شوهرم یه بار بهم خیانت کرد. خیلی دلم شکست و تصمیم گرفتم انتقام بگیرم. با یکی از دوستاش یه رابطه عاطفی برقرار کردم. می‌خواستم بهش نشون بدم چه دردی داره خیانت دیدن. اما بعد فهمیدم دارم اشتباه می‌کنم. انتقام هیچوقت راه حل درستی نیست. فقط باعث شد رابطه‌مون بدتر بشه و بیشتر از قبل از هم دور بشیم. به جای انتقام باید با شوهرم حرف می‌زدم و مشکلاتمونو حل می‌کردیم. انتقام فقط یه دور باطله. هیچوقت به نتیجه نمی‌رسه. به جای انتقام، روی حل مشکلاتتون تمرکز کنید.

8. پناه بردن به دیگری در زمان مشکلات

وقتی با شوهرم دعوا می‌کردم، خیلی احساس تنهایی می‌کردم. به یه نفر نیاز داشتم که باهاش حرف بزنم. با یکی از همسایه‌هام که خیلی مهربون بود، درد و دل می‌کردم. اون همیشه به حرفام گوش می‌داد و بهم دلداری می‌داد. کم کم بهش وابسته شدم. احساس می‌کردم اون تنها کسیه که منو درک می‌کنه. اما بعد فهمیدم دارم اشتباه می‌کنم. نباید از کسی دیگه به عنوان پناهگاه استفاده کنم. به جای اون باید با شوهرم حرف می‌زدم و سعی می‌کردم مشکلاتمونو حل کنم. پناهگاه واقعی شما باید همسرتون باشه، نه یه غریبه. سعی کنید مشکلاتتونو با همسرتون حل کنید، نه با دیگران.

9. عدم صمیمیت کافی در رابطه

رابطه من و شوهرم خیلی سرد و خشک شده بود. دیگه هیچ صمیمیتی بینمون نبود. تو اینستاگرام با یه آقایی آشنا شدم که خیلی باهام مهربون بود و کلی حرفای عاشقانه می‌زد. منم کم کم بهش وابسته شدم. احساس می‌کردم اون تنها کسیه که منو دوست داره. اما بعد فهمیدم دارم اشتباه می‌کنم. صمیمیت واقعی باید تو رابطه خودمون باشه، نه تو فضای مجازی. تصمیم گرفتم به شوهرم نزدیک‌تر بشم و سعی کنم رابطه‌مونو گرم‌تر کنم. خیلی بهتر شد. صمیمیت رو نباید تو روابط پنهانی جستجو کرد. باید تو زندگی خودتون پیداش کنید. با همسرتون وقت بگذرونید، با هم حرف بزنید و به همدیگه محبت کنید.

10. اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی

تمام وقتمو تو شبکه‌های اجتماعی می‌گذروندم. از شوهرم و زندگیم غافل شده بودم. تو اینستاگرام با یه آقایی آشنا شدم که خیلی خوش تیپ بود و کلی عکسای جذاب می‌ذاشت. منم کم کم بهش وابسته شدم. احساس می‌کردم اون خیلی بهتر از شوهرمه. اما بعد فهمیدم دارم اشتباه می‌کنم. زندگی واقعی خیلی با اینستاگرام فرق داره. تصمیم گرفتم استفاده‌مو از شبکه‌های اجتماعی محدود کنم و بیشتر به شوهرم و زندگیم برسم. خیلی بهتر شد. شبکه‌های اجتماعی نباید جایگزین زندگی واقعی بشن. به جای گشتن تو فضای مجازی، با همسرتون وقت بگذرونید.

11. تعریف‌های بی‌جا از طرف جنس مخالف

یکی از همکارام مدام ازم تعریف می‌کرد. می‌گفت چقدر خوشگل شدم، چقدر خوب لباس پوشیدم. اولش خوشم می‌اومد، ولی بعد فهمیدم داره زیاده‌روی می‌کنه. وقتی به خونه می‌رسیدم، با شوهرم سرد برخورد می‌کردم، چون دیگه تعریف‌های اون همکارم برام عادی شده بود. یه بار شوهرم فهمید و خیلی ناراحت شد. گفت چرا اجازه می‌دی یه مرد دیگه ازت تعریف کنه؟اون موقع بود که فهمیدم چه اشتباهی کردم. نباید اجازه می‌دادم هیچ مرد دیگه‌ای جای شوهرمو تو دلم بگیره. از اون به بعد دیگه به اون همکارم اجازه ندادم ازم تعریف کنه و سعی کردم رابطه‌مو با شوهرم بهتر کنم. مواظب تعریف‌های بی‌جای جنس مخالف باشید. ممکنه زندگیتونو خراب کنه. تعریف و تمجید رو فقط از همسرتون بپذیرید.

12. مقایسه همسر با دیگران

همیشه شوهرمو با شوهرهای دوستام مقایسه می‌کردم. اونا چقدر خوش تیپ‌ترن، چقدر پولدارترن، چقدر بیشتر به زنشون می‌رسن. این مقایسه‌ها باعث شده بود از شوهرم متنفر بشم و مدام باهاش دعوا کنم. یه بار تو یه مهمونی با یه آقایی آشنا شدم که خیلی پولدار بود و خیلی هم به من توجه می‌کرد. احساس کردم بالاخره یه کسی رو پیدا کردم که می‌تونه منو خوشبخت کنه. اما بعد فهمیدم اشتباه می‌کنم. هیچ کس کامل نیست و شوهرم با تمام نقص‌هاش، بهترین مرد برای منه. از اون به بعد دیگه شوهرمو با کسی مقایسه نکردم و سعی کردم قدرشو بدونم. هیچ وقت همسرتونو با دیگران مقایسه نکنید. قدرشو بدونید.

13. سهل انگاری در رابطه زناشویی

بعد از چند سال زندگی مشترک، دیگه هیچ تلاشی برای جذاب بودن برای شوهرم نمی‌کردم. همیشه با لباس‌های کهنه و موهای پریشون تو خونه می‌گشتم. شوهرمم دیگه مثل قبل بهم توجه نمی‌کرد و بیشتر وقتشو با دوستاش می‌گذروند. یه روز تو خیابون یه آقایی بهم تیکه انداخت و گفت چقدر خوشگلم. خیلی خوشحال شدم و تصمیم گرفتم دوباره به خودم برسم. وقتی شوهرم منو دید، خیلی تعجب کرد و دوباره مثل قبل بهم توجه کرد. فهمیدم که نباید تو زندگی زناشویی سهل انگاری کرد و همیشه باید برای جذاب بودن برای همسر تلاش کرد. همیشه برای همسرتون جذاب باشید. به خودتون برسید و بهش توجه کنید. رابطه زناشویی نیاز به مراقبت داره.

14. مشکلات مالی و فشار اقتصادی

مشکلات مالی خیلی رومون فشار آورده بود. مدام با شوهرم سر پول دعوا می‌کردیم و دیگه هیچ حسی به هم نداشتیم. تو یه گروه تلگرامی با یه آقایی آشنا شدم که خیلی پولدار بود و همیشه از خریدای گرون قیمتش تعریف می‌کرد. منم کم کم بهش وابسته شدم. احساس می‌کردم اون می‌تونه منو از این بدبختی نجات بده. اما بعد فهمیدم اشتباه می‌کنم. پول خوشبختی نمیاره و مهم‌تر از اون، عشق و محبت تو زندگیه. به جای اینکه به پول فکر کنم، تصمیم گرفتم با شوهرم همدل بشم و با هم برای حل مشکلات مالی تلاش کنیم. مشکلات مالی رو نباید بهونه‌ای برای خیانت عاطفی قرار داد. با همسرتون همدل باشید و با هم برای حل مشکلات تلاش کنید.

15. نداشتن برنامه تفریحی مشترک

من و شوهرم هیچ وقت با هم تفریح نمی‌رفتیم. اون همیشه سرش تو کار بود و منم تو خونه حوصله‌م سر می‌رفت. تو اینستاگرام با یه آقایی آشنا شدم که خیلی اهل سفر و تفریح بود و همیشه عکسای خوشگل از سفرهاش می‌ذاشت. منم کم کم بهش وابسته شدم. احساس می‌کردم اون می‌تونه منو خوشبخت کنه. اما بعد فهمیدم اشتباه می‌کنم. خوشبختی تو سفر کردن نیست، تو داشتن یه همسفره خوبه. به جای اینکه با یه غریبه سفر کنم، تصمیم گرفتم با شوهرم برنامه‌ریزی کنم و با هم به سفر بریم. برای داشتن یه زندگی شاد، باید با همسرتون تفریح کنید و وقت بگذرونید. برنامه‌ریزی کنید و با همسرتون به سفر برید.

16. عدم توجه به نیازهای جنسی همسر

شوهرم به نیازهای جنسی من توجه نمی‌کرد. همیشه خسته بود و حوصله نداشت. منم احساس می‌کردم دیگه برام جذاب نیستم و اون منو دوست نداره. تو یه چت روم با یه آقایی آشنا شدم که خیلی بهم توجه می‌کرد و کلی حرفای تحریک کننده می‌زد. منم کم کم بهش وابسته شدم. احساس می‌کردم اون می‌تونه منو راضی کنه. اما بعد فهمیدم اشتباه می‌کنم. رضایت جنسی تو چت روم نیست، تو داشتن یه رابطه صمیمانه با همسره. به جای اینکه با یه غریبه حرف بزنم، تصمیم گرفتم با شوهرم در مورد نیازهای جنسی‌ام صحبت کنم و ازش بخوام بهم توجه کنه. به نیازهای جنسی همسرتون توجه کنید و سعی کنید اونو راضی نگه دارید. رابطه جنسی سالم، یکی از مهم‌ترین ارکان زندگی زناشوییه.

17. دروغگویی‌های کوچک و پنهان‌کاری

شروعش با دروغ‌های کوچیک بود. مثلاً میگفتم دارم میرم خونه مادرم، ولی میرفتم خرید. بعد کم کم این دروغ‌ها بزرگتر شد و از شوهرم چیزهای مهمی رو پنهان میکردم. با یه همکارم خیلی صمیمی شده بودم و اینو از شوهرم مخفی میکردم. احساس میکردم اگه بفهمه ناراحت میشه. یه روز شوهرم همه چیو فهمید. خیلی عصبانی شد و گفت دیگه نمیتونه بهم اعتماد کنه. دروغگویی مثل یه باتلاقه. هر چقدر بیشتر توش فرو بری، بیرون اومدن سخت‌تر میشه. هیچوقت از همسرتون دروغ نگید و چیزی رو ازش پنهان نکنید. صداقت، پایه و اساس یه رابطه سالمه.

18. حسادت و بدبینی بیش از حد

من خیلی آدم حسودی بودم. همیشه فکر میکردم شوهرم داره بهم خیانت میکنه. مدام گوشیشو چک میکردم و ازش بازجویی میکردم. این حسادت باعث شده بود رابطه‌مون خیلی تیره و تار بشه و شوهرم ازم دور بشه. یه روز تو اینستاگرام با یه آقایی آشنا شدم که خیلی بهم توجه میکرد و منو تحسین میکرد. منم ناخودآگاه به سمتش کشیده شدم. احساس میکردم اون قدرمو میدونه. حسادت یه سم کشنده‌ست که اول خودتونو از بین میبره، بعد رابطه‌تونو. به همسرتون اعتماد داشته باشید و سعی کنید حسادتتونو کنترل کنید. با حسادت، فقط خودتونو آزار میدید.

19. سرکوب احساسات و عدم ابراز آن‌ها

من آدم خیلی احساساتی‌ای هستم، ولی همیشه احساساتمو سرکوب میکردم. فکر میکردم اگه گریه کنم یا ناراحتی‌مو نشون بدم، شوهرم فکر میکنه ضعیفم. این سرکوب احساسات باعث شده بود یه سد بین من و شوهرم ایجاد بشه. یه روز تو یه گروه مشاوره آنلاین با یه روانشناس آشنا شدم و باهاش شروع کردم به درد و دل کردن. اون بهم یاد داد که چطور احساساتمو ابراز کنم و چطور با شوهرم در موردشون حرف بزنم. ابراز احساسات، کلید یه رابطه صمیمانه‌ست. از ابراز احساساتتون نترسید و با همسرتون در موردشون حرف بزنید. احساسات سرکوب شده، مثل یه بمب ساعتی میمونن.

20. عدم درک متقابل و همدلی

من و شوهرم هیچوقت همدیگرو درک نمیکردیم. اون فکر میکرد من فقط به پول و خرید کردن اهمیت میدم و من فکر میکردم اون فقط به کارش اهمیت میده. این عدم درک متقابل باعث شده بود بینمون یه فاصله عمیق ایجاد بشه. یه روز تو یه کتابفروشی با یه آقایی آشنا شدم که خیلی اهل مطالعه و هنر بود و باهام در مورد چیزایی حرف میزد که شوهرم اصلا سر در نمیاورد. منم به سمتش کشیده شدم. احساس میکردم بالاخره یه کسی رو پیدا کردم که منو میفهمه. همدلی، یعنی خودتو جای طرف مقابل بذاری و از دید اون به دنیا نگاه کنی. سعی کنید همسرتونو درک کنید و باهاش همدلی کنید. بدون همدلی، هیچ رابطه‌ای نمیتونه پایدار بمونه.

21. بی توجهی به سالگردها و مناسبت‌های مهم

شوهرم هیچوقت سالگرد ازدواجمون یا تولدمو یادش نمیموند. همیشه میگفت سرم شلوغه و وقت ندارم. این بی‌توجهی‌ها خیلی دلمو می‌شکست و احساس میکردم برام ارزشی قائل نیست. تو اینستاگرام با یه آقایی آشنا شدم که خیلی رمانتیک بود و همیشه برام شعرهای عاشقانه میفرستاد. منم کم کم بهش وابسته شدم. احساس میکردم اون تنها کسیه که به من اهمیت میده. مناسبت‌های مهم، فرصتی برای نشون دادن عشقتون به همسرتونه. هیچوقت این مناسبت‌ها رو فراموش نکنید و سعی کنید همسرتونو خوشحال کنید. بی‌توجهی به این مناسبت‌ها، به مرور زمان رابطه رو سرد میکنه.

22. عدم حمایت عاطفی و روانی

وقتی ناراحت بودم یا مشکلی داشتم، شوهرم هیچوقت حمایتم نمیکرد. همیشه میگفت خودت باید مشکلتو حل کنی. این عدم حمایت عاطفی باعث شده بود احساس تنهایی و انزوا کنم. تو یه انجمن آنلاین با یه خانم آشنا شدم که خیلی باهام همدردی میکرد و همیشه بهم دلداری میداد. منم بهش وابسته شدم. احساس میکردم اون تنها کسیه که منو میفهمه. حمایت عاطفی و روانی، یکی از مهم‌ترین نیازهای یه زن در رابطه زناشوییه. همیشه از همسرتون حمایت کنید و بهش نشون بدید که کنارش هستید. بدون حمایت، هیچکس نمیتونه مشکلات زندگی رو تحمل کنه.

23. تحقیر و تمسخر همسر در جمع

شوهرم همیشه تو جمع دوستام و خانوادش منو تحقیر میکرد و بهم تیکه مینداخت. این رفتارش خیلی آزارم میداد و باعث میشد احساس حقارت کنم. تو یه مهمونی با یه آقایی آشنا شدم که خیلی بهم احترام میذاشت و ازم تعریف میکرد. منم ناخودآگاه به سمتش کشیده شدم. احساس میکردم بالاخره یه کسی رو پیدا کردم که قدرمو میدونه. هیچوقت همسرتونو تو جمع تحقیر نکنید و بهش احترام بذارید. تحقیر، باعث میشه عزت نفس طرف مقابل از بین بره و رابطه رو نابود میکنه. همیشه از همسرتون تعریف کنید و بهش افتخار کنید.

24. توقعات غیرمنطقی و انتظارات بیش از حد

من از شوهرم توقعات خیلی زیادی داشتم. میخواستم همیشه بهترین خونه رو داشته باشیم، بهترین ماشین رو سوار شیم و همیشه بهترین لباس‌ها رو بپوشم. این توقعات غیرمنطقی باعث شده بود شوهرم تحت فشار روانی زیادی قرار بگیره و ازم دور بشه. تو یه سایت دوست یابی با یه آقایی آشنا شدم که خیلی پولدار بود و میتونست همه آرزوهامو برآورده کنه. منم به سمتش کشیده شدم. احساس میکردم بالاخره یه کسی رو پیدا کردم که میتونه منو خوشبخت کنه. توقعاتتونو واقع‌بینانه تنظیم کنید و از همسرتون بیش از توانش انتظار نداشته باشید. خوشبختی تو داشتن پول و ثروت نیست، تو داشتن یه رابطه سالم و صمیمانه‌ست. قدر داشته‌هاتونو بدونید و از زندگیتون لذت ببرید.

25. عدم پذیرش مسئولیت و انداختن تقصیرها به گردن همسر

من و شوهرم همیشه مشکلاتمونو گردن همدیگه مینداختیم و هیچکدوممون مسئولیت کاراشو قبول نمیکرد. این باعث شده بود رابطه‌مون خیلی تیره و تار بشه و دیگه نتونیم با هم کنار بیایم. تو یه گروه خانوادگی با یه آقایی آشنا شدم که همیشه از اشتباهاتش درس میگرفت و مسئولیت کاراشو قبول میکرد. منم به سمتش کشیده شدم. احساس میکردم بالاخره یه کسی رو پیدا کردم که بالغ و مسئولیت‌پذیره. مسئولیت‌پذیر باشید و اشتباهاتتونو قبول کنید. به جای اینکه تقصیرها رو گردن همسرتون بندازید، سعی کنید مشکلاتتونو با هم حل کنید. پذیرش مسئولیت، نشونه بلوغ و پختگیه.

26. گوش ندادن به حرف‌های همسر و قطع کردن صحبت او

شوهرم هیچوقت به حرفام گوش نمیداد و همیشه وسط حرفم میپرید. این باعث میشد احساس کنم حرفام براش اهمیتی نداره. تو یه کلاس یوگا با یه خانمی آشنا شدم که خیلی با حوصله به حرفام گوش میداد و باهام همدلی میکرد. منم بهش وابسته شدم. احساس میکردم بالاخره یه کسی رو پیدا کردم که منو میشنوه. به حرف‌های همسرتون با دقت گوش بدید و اجازه بدید حرفاشو کامل بزنه. گوش دادن فعال، نشونه احترامه و باعث میشه رابطه عمیق‌تر بشه. وقتی به حرف‌های همسرتون گوش نمیدید، بهش این پیام رو میدید که براش ارزشی قائل نیستید.

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. خیلی وقت ها خیانت عاطفی از همین چیزهای کوچیک شروع میشه. یه روز داشتم گوشی همسرمو چک میکردم که ببینم با کی چت میکنه (البته نباید این کارو میکردم 😅) و دیدم داره با یه دختر قدیمی صحبت میکنه. اولش فکر کردم چیز عادی‌ست ولی بعد متوجه شدم داره از مشکلات زندگیمون بهش میگه و اونم دلداریش میده. اون موقع فهمیدم اگر از هم دور بشیم، یه نفر دیگه میاد جای منو تو قلبش میگیره. حالا سعی می‌کنم بیشتر به حرفاش گوش بدم و بذارم احساساتش رو برام بیان کنه. آخه اگه ما همدیگه رو درک نکنیم، دیگه کی میخواد درکمون کنه؟ 😔 مهم‌ترین درس اینه که نباید اجازه بدیم فاصله عاطفی بینمون زیاد بشه.

پاسخ دادن به آریانا لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا